جلال سلطان احمدی؛ زهرا وطنی؛ معصومه زمانیان
چکیده
نظریه نقضکارآمد محصول تحولات بنیادین حقوقتعهدات و جایگزینی نظام فایدهگراییاخلاقی با نظام مبتنی بر اصالتارزش است و شالودهی حقوق قراردادها را نه «اصالةاللزوم»، بلکه «لزوم تحصیل مطلوب قرارداد» میداند که این مطلوب اگر با اجرای قرارداد حاصل میشود، لزوم معامله اجتنابناپذیر است و اگر با نقض محقق شود، نقض قرارداد ...
بیشتر
نظریه نقضکارآمد محصول تحولات بنیادین حقوقتعهدات و جایگزینی نظام فایدهگراییاخلاقی با نظام مبتنی بر اصالتارزش است و شالودهی حقوق قراردادها را نه «اصالةاللزوم»، بلکه «لزوم تحصیل مطلوب قرارداد» میداند که این مطلوب اگر با اجرای قرارداد حاصل میشود، لزوم معامله اجتنابناپذیر است و اگر با نقض محقق شود، نقض قرارداد نهتنها ناپسند نیست، بلکه ممدوح و چه بسا ضروری است و «کارآمدی» ملاک مبنایعمل قرارگرفتن یکی از این دو راه است. در دیدگاههای حقوقی نوین، مورد معامله «اعتبار»ی است که «تسلیم عین» یکی از طرق تحقق آن است. همچنین مسوولیت ایجاد «مطلوب» صرفاً بر عهدهی متعهد نبوده و متعهدله نیز بهحکم دخالت در قرارداد، ملزم به شراکت در تامین مطلوب قرارداد است. و علاوه بر طرفین گاه ممکن است ثالث نیز بهتفاوت شرایط و احوال وارد این بازه شده و بهموجب اینقرارداد واجد مسؤولیت گردد. تحقیق حاضر با روش توصیفیـتحلیلی، و در پی پاسخ به این سوال که «اهداف نظریه نقض کارآمد در حوزه مسؤولیت پیشگیرانه چگونه برآورده میشود؟» به تطبیق این نظریه با ارکان و مسلمات این نظامحقوقی میپردازد. علیرغم اینکه در نگاه نخست این نظریه در تقابل با اصالةاللزوم تصور شده و بکارگیری آن ممتنع مینماید لکن در تحلیلی عمیقتر امکان کاربستش در این نظامحقوقی مبتنی بر فقه، منتفی نیست و مسوولیت پیشگیرانهی مستفاد از جواز نقض، افزایش چشمگیر کارآیی اقتصادی را در پی خواهد داشت.
علیرضا ایمانی پیرآغاج؛ محمد روشن
چکیده
تحلیل اقتصادی غرامات قراردادی از موضوعاتی است که مورد توجه و التفات اندیشمندان حقوق و اقتصاد قرار گرفته است. مبنای این توجه شدید ناشی از اختلاف در هدف و فلسفة وضع قواعد جبران غرامات قراردادی میباشد. از نگاه اقتصادی هدف وضع قواعد جبران خسارت تنبیه ناقض قرارداد نیست، بلکه جبران خسارت زیان دیده میباشد. این نگرش موجب اجرای اختیاری ...
بیشتر
تحلیل اقتصادی غرامات قراردادی از موضوعاتی است که مورد توجه و التفات اندیشمندان حقوق و اقتصاد قرار گرفته است. مبنای این توجه شدید ناشی از اختلاف در هدف و فلسفة وضع قواعد جبران غرامات قراردادی میباشد. از نگاه اقتصادی هدف وضع قواعد جبران خسارت تنبیه ناقض قرارداد نیست، بلکه جبران خسارت زیان دیده میباشد. این نگرش موجب اجرای اختیاری قرارداد خواهد شد، یعنی یک انتخاب آزاد بین پرداخت غرامت و انجام عین تعهد قراردادی، نتیجة این نگرش آن خواهد شد که در هر قرارداد متعهد، میتواند قرارداد را نقض و خسارت آن را بپردازد، ولی کسانی که گنجاندن هرچه بیشتر اصول اخلاقی در حقوق قرارداد را سودمند میپندارند، موافق این نقطه نظر نمیباشند.
نقض قرارداد میتواند به منظور کسب سود بیشتر و یا به منظور اجتناب از ضرر بیشتر صورت پذیرد. با بررسی اقسام نقض کارآمد قرارداد - حتی با یک نگاه سنتی به حقوق قرارداد – میتوان به این نتیجه منطقی دست یافت که برخی از اقسام نقض قرارداد با روح عدالت و اصول اخلاقی منافات ندارد.
مبتنی بر تحلیل اقتصادی، در یک رابطة قراردادی صرفاً انجام تعهدات قراردادی موضوعیت ندارند، بلکه تعهدات قراردادی تابعی از کارآیی و مطلوبیت قلمداد میشوند، بنابراین به جای اجرای عین تعهد قراردادی، بدل و جایگزین آن یعنی غرامات قراردادی هم میتواند موضوع قرارداد و مطلوب باشد.