زهرا شاکری؛ مریم مهربان پورآذر
چکیده
در دنیای مدرن امروز هر تولیدکنندهای با هدف تسلط هرچه بیشتر بر بازار محصولات خود و حذف یا کمرنگکردن حضور سایر رقبا به دنبال متمایزکردن خود از ایشان است و یکی از این راهها، استفاده از علامت تجاریای است که از علائم سایرین، منحصربفردتر باشد، از اینرو، استفاده از نشانهایی مانند صدا، رایحه، طعم و حس لمس ناشی از محصولات، به عنوان ...
بیشتر
در دنیای مدرن امروز هر تولیدکنندهای با هدف تسلط هرچه بیشتر بر بازار محصولات خود و حذف یا کمرنگکردن حضور سایر رقبا به دنبال متمایزکردن خود از ایشان است و یکی از این راهها، استفاده از علامت تجاریای است که از علائم سایرین، منحصربفردتر باشد، از اینرو، استفاده از نشانهایی مانند صدا، رایحه، طعم و حس لمس ناشی از محصولات، به عنوان علامت تجاری رو به گسترش است. علائم مذکور که از آنها بهعنوان علائم غیرمتعارف غیربصری یاد میکنند، با این چالش روبرو هستند که آیا از عنصر تمایزبخشی برخوردار هستند و میتوانند منبع خود را به خوبی معرفی کنند؟ واقعیت آن است که چنین علائمی در زمرهی نشانهای عام یا توصیفی طبقهبندی میشوند و امکان بیان آن در قالب اظهارنامههای کلاسیک میسر نیست یا به دشواری امکانپذیر است. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی سرانجام نتیجه میگیرد که به طورکلی علائم غیربصری در هر دو نظام(ایالات متحده و اتحادیهی اروپا) با تمسک به وجود معنای ثانویه و اثبات آن براساس شواهد ارائهشده قابلثبت هستند. هرچند در نظام ثبتی آنها تفاوتهایی وجود دارد. ازجملهی این تفاوتها الزامات ثبتی اتحادیهی اروپاست که مانع ثبت علائم رایحه، طعم و لامسه میگردد. درحال حاضر، علیرغم عدم وجود این مانع در ایالات متحده نیز، نمونهی ثبتی موفقی درخصوص علائم طعم و لامسه وجود ندارد.
زهرا شاکری؛ سعید حبیبا؛ سهیلا نورعلی
چکیده
طرح یا بستهبندی کالاها از جمله مقولاتی محسوب میشوند که ممکن است از طریق شاخههای مختلف حقوق مالکیت فکری مورد حمایت قرار گیرند و مسلم است که حمایت هر یک از شاخهها متفاوت از سایرین خواهد بود. در مقالۀ حاضر برآنیم به این پرسشها پاسخ دهیم که حمایت از طریق قالبهای مختلف حقوق مالکیت فکری چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند و حمایت از ...
بیشتر
طرح یا بستهبندی کالاها از جمله مقولاتی محسوب میشوند که ممکن است از طریق شاخههای مختلف حقوق مالکیت فکری مورد حمایت قرار گیرند و مسلم است که حمایت هر یک از شاخهها متفاوت از سایرین خواهد بود. در مقالۀ حاضر برآنیم به این پرسشها پاسخ دهیم که حمایت از طریق قالبهای مختلف حقوق مالکیت فکری چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند و حمایت از طریق کدام قالب حقوقی مناسبتر است؟ و اینکه آیا امکان حمایت چندگانه وجود دارد؟ مقاله کنونی با رویکرد تحلیلی- توصیفی سرانجام نتیجه گیری مینماید که هیچ یک از قالبهای حقوقی به طورکامل بر سایر قالبها ارجحیت ندارد و این طراح است که میتواند قالب مناسب برای حمایت از طرح خود را برگزیند. از طرفی در نظامهای حقوقی مختلف، امکان حمایتهای چندگانه میسر است.