نوع مقاله : علمی پژوهشی
نویسندگان
1 گروه حقوق خصوصی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
2 'گروه حقوق خصوصی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
مفهوم "تغییر اساسی" در تعیین منشأ کالاهایی که در چندین کشور تولید میشوند، نقشی حیاتی ایفا میکند و بر اعطای ترجیحات تجاری و اعمال تدابیر مختلف دولتی بر این کالاها تأثیر بسزایی دارد. این مفهوم در قلب قواعد مبدأ قرار گرفته و به عنوان ابزاری برای تشخیص کشوری که یک کالا واقعاً در آن تولید شده است، عمل میکند. در دنیای پیچیده تجارت جهانی، جایی که زنجیرههای تأمین جهانی و تولیدات چندملیتی به امری رایج تبدیل شدهاند، تعیین منشأ کالاها به چالشی مهم تبدیل شده است. مفهوم تغییر اساسی، با تأکید بر تحولات اساسی در فرآیند تولید، به حل این چالش کمک میکند و شفافیت و عدالت را در تجارت بینالمللی تقویت مینماید.برای ارزیابی اینکه آیا یک محصول دچار تحولات اساسی شده و واجد شرایط دریافت وضعیت مبدا است یا خیر، چندین معیار فرعی یا مکمل شامل تغییر در طبقهبندی تعرفهای، آزمون ارزش افزوده، و معیارهای فرآیند تولید خاص در نظامهای حقوقی مختلف و موافقتنامههای تجاری به کار گرفته میشوند .هدف این پژوهش بررسی مفهوم و کاربرد این معیارها در سیستمهای قواعد مبدأ، با تأکید ویژه بر رویکرد حقوق ایران، خواهد بود. همچنین، به چگونگی اعمال مفهوم تحولات اساسی و معیارهای فرعی آن در موافقت نامه قواعد مبدأ و آخرین پیش نویس تلفیقی کارگروه هماهنگ سازی قواعد مبدأ سازمان جهانی تجارت میپردازد. نتایج این پژوهش میتواند به عنوان مبنایی برای اصلاح و بهبود قوانین و مقررات مرتبط با قواعد مبدأ در ایران و سایر کشورها مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژهها
ارسال نظر در مورد این مقاله