خیرالله پروین؛ علی طاهری
چکیده
به رغم مطرح شدن «توسعهی پایدار» به عنوان چارچوبی مناسب برای توسعه طی سه دهه اخیر و واکنش مثبت بسیاری از دولت ها به آن، این پرسش وجود دارد که آیا دولت های تنظیم گر حق انسانها برای بهره مندی از توسعهی پایدار را تقویت می کنند یا چالشها و موانعی پیش روی آن قرار می دهند؟ در این پژوهش بررسی کرده ایم که چگونه اصول و سیاستهای ...
بیشتر
به رغم مطرح شدن «توسعهی پایدار» به عنوان چارچوبی مناسب برای توسعه طی سه دهه اخیر و واکنش مثبت بسیاری از دولت ها به آن، این پرسش وجود دارد که آیا دولت های تنظیم گر حق انسانها برای بهره مندی از توسعهی پایدار را تقویت می کنند یا چالشها و موانعی پیش روی آن قرار می دهند؟ در این پژوهش بررسی کرده ایم که چگونه اصول و سیاستهای نئولیبرالی حاکم بر دولت های تنظیم گر از قبیل رقابت بازار، خصوصیسازی، مقرراتزدایی، آزادسازی تجارت، سرمایهگذاری خارجی، تولیدات صادراتگرا و توسعهی رشد محور، تحقق توسعهی پایدار را با مانع روبرو ساختهاست و به همین دلیل حق انسان ها در بهره مندی از توسعه پایدار را مخدوش می سازد. برای این منظور از روش تحلیلی-توصیفی بهره گرفتهایم و این پیشنهاد را مطرح کرده ایم که ایجاد نهادهای بین المللی جدید برای تقویت الزام آوری معاهدات محیط زیستی، در پیش گرفتن سیاست هایی که به کاهش فقر و نابرابری منجر می شود و همچنین وضع طبقهی جدید از مالیات ها که در ازای تخریب محیط زیست در جریان توسعه اقتصادی اخذ می شود، ممکن است به التیام وضع کنونی کمک نماید.
خیرالله پروین؛ حسین حاجیانی
چکیده
در نظام معاصر تسهیل فضای کسبوکار موجب رشد و توسعهیافتگی میگردد و با معیار آزادی اقتصادی سنجیده میشود. یکی از شقوق آزادی اقتصادی، آزادی کسبوکار است که ناظر بر آزادی اشخاص حقیقی و حقوقی در تأسیس، ادامه و تعطیلی کسبوکار است. با توجه به اینکه ارتباط وثیقی بین موارد موصوف و مقررات گذاری دولتها وجود دارد و دولتها بیشترین ...
بیشتر
در نظام معاصر تسهیل فضای کسبوکار موجب رشد و توسعهیافتگی میگردد و با معیار آزادی اقتصادی سنجیده میشود. یکی از شقوق آزادی اقتصادی، آزادی کسبوکار است که ناظر بر آزادی اشخاص حقیقی و حقوقی در تأسیس، ادامه و تعطیلی کسبوکار است. با توجه به اینکه ارتباط وثیقی بین موارد موصوف و مقررات گذاری دولتها وجود دارد و دولتها بیشترین اثرگذاری را بر تأسیس و ایجاد کسبوکار داشته و با وضع مقررات، شرایط ایجاد و تأسیس کسبوکار را با محدودیت و موانعی همراه میکنند، قانونی بودن این مقررات بایستی مورد مداقه قرار گیرد. ازآنجاییکه دیوان عدالت اداری مهمترین مرجع نظارتی بر مقررات گذاری دولت است نقش مهمی در تبیین آزادی کسبوکار و تضییق یا توسیع این مفهوم ایفا میکند. در پژوهش حاضر ابتدا با بررسی مفهوم آزادی کسبوکار و سپس رویکرد مقنن نسبت به آن و درنهایت با بررسی آرای ابطالی و وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عدالت اداری این نتیجه حاصل میشود که مقنن و دیوان عدالت اداری نیز در اغلب موارد در جهت تسهیل گری و توسیع آزادی کسبوکار گام برداشتهاند.